تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۳
کد خبر : 9307

این مطلب را طلاب نخوانند!

این مطلب را طلاب نخوانند!

ما در کشور عزیزمان دو جبهه ی اساسی و بسیار مهم و تاثیر گذار علمی و دینی داریم ؛ یک دانشگاه، دو حوزه علمیه .

وبلاگ یاداشت های بیداری نوشت:ما در کشور عزیزمان دو جبهه ی اساسی و بسیار مهم و تاثیر گذار علمی و دینی داریم ؛ یک دانشگاه، دو حوزه علمیه .

یک جبهه تلاش در پیشرفت صنعتی و علمی جامعه ی اسلامی و دیگری تلاش بر گسترش و شناساندن بهتر اسلام ناب واجرای احکام اسلامی هستند .حال سوال این است صنعت چقدر توانسته با کار مبتنی بر علم و نیروی فارغ التحصیل دانشگاهی برای پیشرفت حکومت اسلامی خدمت کند.

حوزه علمیه چقدر توانسته است اسلام ناب و زندگی اسلامی را به اعضای جامعه مخصوصاً قشر جوان بشناساند و در عمل وارد بطن جامعه شود و جذب حداکثری را صورت دهد ؟

 آیا وضع کنونی حجاب افراد جامعه ، غرب زدگی فرهنگ برخی خانواده ها ، آمار و ارقام مسائل اخلاقی، انحرافات رفتاری افراد جامعه ،نوع کسب روزی ، فسادهای اقتصادی ، آمار طلاق و افزایش سن ازدواج ، بیکاری و دیگر مسائل ،نشانه ی موفقیت دو جبهه است یا خلاف این را ثابت می کند ؟

 آیا واقعاً وقتش نرسیده سرمان را بلند کنیم و یک تجدید نظر و یک بازنگری در به کارگیری و آموزش واقعی و به اندازه ی این دو جبهه برای پیشرفت اسلام و حکومت اسلامی انجام دهیم ؟

 مگرهدف دانشگاه غیر از این است که ضمن آموزش علم مناسب و کارآمد ، افکار افراد را نیز آماده خدمت به جامعه و تلاش برای آبادانی حکومت اسلامی کند؟ آیا اکنون در واقعیت چنین است یا خلاف این؟

بهتر نیست همان گونه که حوزویان با تلاش، تعالیم دینی را یاد می گیرند در جامه ی عمل نیز درمسائل و مشکلات جامعه مستقیماً دخیل باشند؟ به راستی الان کدامین طلبه در عین طلبگی آستین بالا می زند و دست به کارگری می زند ؟ شاید در ذهن شما این سوال پیش آید که هدف طلبه ورود به حوزه و یادگیری مسائل دینی و سپس هدایت  امت است و بس!  حال این سوال را با دو سوال پاسخ می دهیم؛ مگر هدف دین شکل دادن به دنیایی بهتر و آخرتی نیکوتر نیست ؟  حضرت امیر المومنین علی (ع) بزرگ روحانیون ، چاه می کندند ، درخت می کاشتند ، کشاورزی می کردند ، و احتمالاً دام پروری می کردند ، مگر غیر این است ؟!

در وضع کنونی جامعه اکثریت جوانان به روحانیت به عنوان یک شغل نگاه می کنند ! چرا که وقتی یک جوان – مخصوصاً دانشجو- امنیت و تضمینی برای آینده اش ندارد باید اینگونه فکر کند.

 وقتی با خود حساب و کتاب می کند که ؛ یک سال برای کنکور خوانده ، حداقل چهارسال دانشجو بوده و دو سال  را در خدمت سربازی  طی کرده و حال در نقطه ی صفر قرار دارد( بدون هیچ امیدی برای ساخت آینده اش) و گاه گاهی هم  انگ بی عرضه گی به خاطربیکاری اش به او چسبانده می شود، حق بدهید که روحانیت را به عنوان یک شغل نگاه کند .

 اینگونه نگاه یک خطر است !

از طرفی وقتی می بیند همتای او به هر طریقی وارد حوزه شده و در یک برهه ی زمانی کمتر ، علمش را به اندازه ی او فرا می گیرید ، یک حداقل مزایایی (هرچند کم ) دریافت می کند ، خدمت سربازی اش را نیز در حوزه ی مربوط به علم و کار خود و به دور از هرگونه اضطراب و خطرات جانی سپری می کند ، حتی شرایط ازدواج او نیز فراهم تر است  و به نحوی تا آخر عمر زندگی اش را از طریق علمی که آموخته تامین می کند و در یک نگاه کلی هم دنیا را دارد و هم آخرتش را ، خود را بازنده می پندارد !

حال سخن این است که مطمئناً طولی نمی کشد چندی بعد قشری که بخاطر وضع نا بسامان اجتماعی و اقتصادی آسیب دیده هستند دچار یک دین زدگی خواهند شد . چرا که جوان تحصیل کرده نه تنها نمی تواند علم و فن خود را عرضه کند بلکه در تامین هزینه های زندگی خود نیز دچار مشکل خواهد شد و به قولی دنیای خود را از دست خواهد داد و چه بسا با انحرافاتی که وجود دارد آخرت خود را نیز از دست بدهد . و این دقیقاً خلاف اهداف دین و وظایف  متولیان دینی است .

از سوی دیگر با نگاهی به زندگی کم دغدغه ی یک طلبه ی امروزی ، ناخود آگاه سمت و سوی انگشت  اتهام این شکست های او به سمت روحانیت و حوزه ی علمیه و در نهایت به سمت اسلام نشانه خواهد رفت !

دست به کار شوید و به فکر آینده و آبروی اسلام باشید .

حاج اقا تهرانی : وقتی منکر معروف می شود و معروف منکر آن وقت است که اسلام، والسلام !

برچسب ها :

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.