تاریخ انتشار : یکشنبه ۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲
کد خبر : 53058

شعر؛

سابقه سالار کرم کشته شد – شمس قمر گون حرم کشته شد

سابقه سالار کرم کشته شد  –  شمس قمر گون حرم کشته شد

قطعه شعری تقدیم به عزاداران امام حسن مجتبی (ع) و شهدای مدافع حرم.

به گزارش خبرنگار پیک هشترود، متن جدیدترین اثر منصور نظری از شاعران ارزشی کشورمان بدین شرح است:
می رسد از ره سحرآسیمه سر
رخت عزا کرده صحاری به بر
کرده بغل زانوی غم نسترن
مرغ سحر نوحه سرای قرن
زلف شب آشفته¬ی آشوب ماه
قبه ی خضرا شده ویران آه
ناله کمر بسته ی اشک علی
مردم چشمان نبی مشعلی
عرش علا گشته سراپا خروش
نوحه¬ی نوح از همه عالم به گوش
آمده ماتم کده کبریا
غرق به خون چشم و دل انبیا
آتش داغ حسن افروخته
سدره نشینان همه دل سوخته
ماه ز غم نعره کشان آمده
فاطمه خون آبه چشان آمده
غرق به خون فرق علی باز شد
کرب و بلایی دگر آغاز شد
باز دلی شور عطش می زند
حادثه بر آینه خش می زند
باز پریشان شده گیسوی یار  ب
از لگد خورده به پهلوی یار
باز شب ماتم زینب شده
جان گل فاطمه بر لب شده
باز دل فاطمه محزون شده
زمزم چشمان علی خون شده
بانگ جلیلی ازلی می رسد
تا به خدا آه علی می سرد
تاول غم بر لب گل می زند
بر سر و رو ختم رسل می زند
کرب و بلای حسن است این عزا
غرق بلا فاطمه و مرتضی
خم ز بلا قامت دین آمده
سبط نبی کشته کین آمده
می دمد این نفخه که بر صور غم
این چه شرابی است ز انگور غم
آه غریبانه حسن کشته شد
فاطمه را پاره تن کشته شد
کرب وبلا را جرسی می رسد
تور جگر را قبسی می رسد
او که سر دوش نبی می نشست
آینه فاطمه در هم شکست
محسن اسماء الهی حسن
فاطمه را وارث شاهی حسن
نوش بلا کرده به افطار عشق
غرق به خون قلب علمدار عشق
کشته زهرابه رومی حسن
خون جگر فتنه شومی حسن
جان جهانی به لبی آمده
پاره جگر سبط نبی آمده
سابقه سالار کرم کشته شد
شمس قمر گون حرم کشته شد
کشته زهر آمده ماهی جلیل
یوسف زهرا، حسن بن علی
جزر دل فاطمه را مد حسن
سید اولاد محمد، حسن
ای پسری که پدرت حیدر است
مادر تو فاطمه اطهر است
جد معلای تو پیغمبر است
روح امین بر در تو قنبر است
ما همه آلاله باغ توییم
خون به جگر از غم داغ توییم
ای که قسم زار نبی جان توست
منبر پیغمبری از آن توست
ای پسر فاطمه روزی نه دور
منتقمت می کند آخر ظهور
می شود آن یوسف آل عبا
منتقمت ای حسن مجتبی
می رسد آخر زه ره آن یار حق
آن علوی ماه علمدار حق
عصر ظهور است و علمداری است
خون ز لب چاک حلب جاری است
منتظران مژده که او می رسد
منتقم پاره گلو می رسد
منتظران این شب غم سر شود
قائم حق یوسف حیدر شود
عصر ظهور است و جهان در هم است
زخم حلب در عطش مرحم است
یوسف عیسی نفسی می رسد
فاطمه را دادرسی می رسد
مژده تو را حضرت سید علی
می رسد آن فاطمیون را ولی

به امید ظهور حضرت یار
منصور نظری ۷/۹/۱۳۹۵

 

 

پایان پیام/م.ا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.