تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۶:۵۷
کد خبر : 46579

اهمیت مدال کیمیا برای زنان ایرانی و کاهش آسیب‌های زنانه

اهمیت مدال کیمیا برای زنان ایرانی و کاهش آسیب‌های زنانه

اهمیت مدال کیمیا برای زنان ایرانی و کاهش آسیب‌های زنانه

محمدی: دختران نوجوانی که خودکشی کردند می‌توانستند کیمیا علیزاده باشند و در اجتماع قهرمان

 به گزارش پیک هشترود به نقل از خبر آنلاین ،رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران می‌گوید: زنان، حلقه مفقوده تاریخ کشور ما هستند که به آنها توجهی نمیشود و در صورت توجه و ایجاد فرصتهای لازم چطور می‌توانند افتخارآفرینی کنند.

فهیمه حسن‌میری: کمتر کسی بود که از مدال‌آوری کیمیا علیزاده در المپیک ریو خوشحال نشده باشد و به او به عنوان یک دختر قهرمان ایرانی افتخار نکرده باشد؛ اما این شادی، با شنیدن بعضی اخبار دیگر که از آسیبهای اجتماعی به گوش میخورد، دوام چندانی ندارد. همانطور که در یک سوی قضیه، درخشش کیمیا علیزاده در ورزش به تیتر روزنامه ها تبدیل شد، چند روز قبل از آن خودکشی دو دختر نوجوان و روند افزایشی اعتیاد در زنان و آمار بالای افسردگی زنان ایرانی و … تیتر روزنامه‌ها و سایتهای خبری بود. سوال اینجاست که چطور می توان این قطعات پازل را به هم چسباند و به تصویر واحد و رضایت بخشی دست پیدا کرد؟

کوروش محمدی، رییس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران، در پاسخ به این سوال میگوید: با الگوسازی صحیح برای دختران و زنان ایرانی.

افتخارآفرینی کیمیا علیزاده، فارغ از جایگاه ورزشی مهم آن، چقدر برای زنان کشورمان اهمیت دارد؟

این اتفاق نشان داد زنان، حلقه مفقوده تاریخ کشور ما هستند که به آنها توجهی نمیشود و در صورت توجه و ایجاد فرصتهای لازم چطور می‌توانند افتخارآفرینی کنند. مدال این دختر قهرمان ایرانی تنها ارزش ورزشی ندارد بلکه باید از جنبه های مختلف به آن نگاه کرد. این موفقیت میتواند برای دختران و زنان جامعه ما خودباوری و اعتماد به نفس به همراه داشته باشد که از هر چیزی امروز بیشتر به این خودباوری و اعتماد به نفس نیاز دارند. امروز میانگین افسردگی در جامعه ما در سطح بسیار بالایی است و بعضی تحقیقات نشان داده در میزان افسردگی، دومین کشور جهان بعد از عراق هستیم. وقتی التهاب و ناامنی روانی در جامعه غالب باشد، طبیعتا آثار مخربی بر جا میگذارد که شامل نوجوانان و جوانان هم میشود. در چنین شرایطی، کیمیا علیزاده میتواند به عنوان الگویی برای دختران ایرانی محسوب شود و به جامعه زنان امید تزریق کند. در عین حال، او در رشته ورزشی مدال کسب کرد که غالبا تصور میشود خشن و مردانه است و بسیاری از خانواده‌ها دخترانشان را از فعالیت در چنین رشته های ورزشی بازمی‌دارند. او جامعه را هشیار کرد که زنان ما توانمندیهایی دارند که باید مجال ظهور داشته باشند، توانست بسیاری از کلیشه‌های جنسیتی و تصورات قالبی را عوض کند و به عنوان یک الگوی موفق میتوان به او نگاه کرد.

در شرایطی که اخبار تلخی مثل افزایش اعتیاد زنان یا خودکشی دو دختر نوجوان و … به گوش میخورد، این الگوپذیری چقدر موثر است؟

پدیده الگوپذیری در بین جوانان ما دچار آسیبهای خاص خودش شده است. این که دختران نوجوان ۱۳ ساله دست به خودکشی می‌زنند، نیاز به بررسی های کارشناسی زیادی دارد و باید ببینیم چه شده که به این نتیجه رسیده اند که زندگی آنقدر پوچ است که باید تسلیم مرگ شوند. چرا آموزش و پرورش و خانواده‌ها نتوانسته‌اند مهارتهای مناسب حل مساله را به نوجوانها آموزش دهند و فقط فضایی ایجاد شده که بچه ها در یک رقابت برای کنکور، استرس را تجربه کنند؟ دختران نوجوانی که خودکشی کردند هم می‌توانستند کیمیاهای علیزاده‌ای باشند که در زندگی خودشان یا در زندگی اجتماعی قهرمان محسوب شوند. مساله اینجاست که ما استعدادهای آنها را شناسایی نکرده ایم، به آنها فرصت بروز و ظهور استعدادهایشان را نداده ایم و با سرکوب توانایی‌ها و خواسته‌هایشان، آنها را به سمتی سوق داده ایم که ناامیدانه به زندگی و آینده نگاه کنند. هرکجا فرصت ایجاد شده، کیمیای علیزاده رشده کرده اما مشکلاتی که وجود دارد مانع این میشود که موفقیت تعداد بیشتری از این دختران جوان را ببینیم.

مشکلات سر راه موفقیت زنان به قوانین مرتبط هستند یا فرهنگ عمومی جامعه؟

قوانین، مناسبتهای خانوادگی، مولفه‌های فرهنگی و تصمیم گیری‌های مدیران، نگاه های تحقیرآمیز و ابزاری که به زنان وجود دارد، همه و همه موانعی سر راه فعالیتهای زنان می‌گذارند. ما برنامه‌ریزی شغلی، تحصیلی، فرهنگی، ورزشی و … مشخصی برای دختران انجام نداشته‌ایم. درصد کمی از مدیران و کارفرمایان کشور زنان هستند، این درحالی است که زنان بسیاری را داریم که تحصیلکرده هستند و شایستگی‌های فراوانی دارند اما یا از سر نگاه فرهنگی نادرست یا از روی غرض ورزی، به آنها اعتماد نمی‌شود و در مدارج بالا قرار نمی‌گیرند. وقتی هم قرار است با تلاش خودشان موفقیت به دست بیاورند، باز هم عده ای اجازه نمیدهند و مانع تراشی میکنند.


این مانع‌تراشی‌ها از کجا ناشی می‌شود؟

جامعه ما همچنان درگیر نگاه های مسلط مردسالارانه است که می‌خواهد برای زنان تعیین تکلیف کند. نگاه حاکی از مالکیت به زنان همچنان وجود دارد و هنگامی که شخصی مثل نیلوفر اردلان با مخالفت همسرش برای خروج از کشور و شرکت در مسابقات ورزشی مواجه می‌شود، چطور می‌توان از زنان توقع داشت با خیال آسوده دنبال کسب موفقیت‌های ورزش و علمی و فرهنگی بروند و نگران نباشند که مانعی سر راه فعالیت‌هایشان قرار می‌گیرد؟ یا انواع کلمات تحقیرآمیزی که باوجود تلاششان به آنها نسبت داده می‌شود.

 

آنچه درباره لیلا رجبی گفته شد.

بله، دیدیم که چطور از کلمات توهین آمیزی درباره لیلا رجبی استفاده شد در حالی که او اتفاقا غیرت زیادی به خرج داد، آمد در کشور ما و برای پرچم ما تلاش و مبارزه کرد. اتفاقا لیلا رجبی و همسرش به ما درس غیرت دادند و باید از آنها تشکر کرد، همانطور که باید از خانواده کیمیا علیزاده تشکر کرد که فضایی فراهم کردند که دخترشان فعالیت ورزشی مورد علاقه‌اش را انتخاب و دنبال کند و اینطور باعث سربلندی و افتخار شود. حالا بعد از این موفقیت، تازه کار مسئولان و رسانه ها شروع می‌شود و لازم داریم الگوهایی مانند کیمیا علیزاده را شناسایی و تقویت کنیم تا همانطور که اشاره کردم، بتوانیم با معرفی او به دختران و زنان، از آسیبهایی که گریبانگیر آنهاست پیشگیری کنیم.

آسیب‌های اجتماعی مربوط به زنان تغییر شکل پیدا کرده؟

بله. در سال‌های اخیر با آسیب‌های نوپدید اجتماعی مواجه هستیم و بسیاری از آنها به شکل سنتی نیستند که راهکارهای سنتی برای آنها در نظر گرفته شود. آماری که از افزایش و تغییر شیوه اعتیاد در زنان اعلام می‌شود، ارتباط‌های آسیب‌زایی که وجود دارد، سوءاستفاده‌هایی که از طریق فضاهای مجازی صورت می‌گیرد و … همه به راهکارهای جدید نیاز دارند.

چه راهکارهایی؟

مهمترین کاری که باید کرد افزایش خودباوری در زنان است. لازم است عزت عمومی و مخصوصا اعتماد به نفسی که سالهاست از زنان سلب شده افزایش پیدا کند. در جامعه ای که نرخ خودباوری زنان در پایینترین سطح خودش قرار داشته باشد، انتظار نمی‌رود بتوانند استعدادهایشان را نشان دهند. به عقیده من، با وجود گامهای مثبتی که برداشته شده و تلاشهایی که خود زنان انجام داده اند تا تواناییهایشان را نشان دهند، هنوز در شرایط مساعدی قرار ندارند. این وظیفه همه است که اجازه دهند این خودباوری در دختران شکل بگیرد، آموزش و پرورش، رسانه ملی و حتی تریبونهای ایدئولوژیک مانند سخنرانیهای مذهبی. اگر میخواهیم از بسیاری الگوپذیریها از فرهنگهای دیگر دور باشیم، لازم است شرایطی فراهم کنیم که دختران بتوانند آینده درخشانی برای خودشان متصور باشند، بدانند که در صورت تلاش میتوانند افتخارآفرینی کنند، میتوانند در عرصه های فرهنگی، علمی و ورزشی بدرخشند و در کشورشان به جایگاه های بالای مدیریتی دست پیدا کنند. به این باور از سوی دختران به شدت نیاز داریم.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.